نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشگاه فردوسی مشهد

2 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی

چکیده

در فقه اسلامی، با هدف حمایت از محجوران و یا همراه ساختن تجربه با عشق و یا به جهت وجود سنّت ­های تاریخی که ولایت پدر و جدّ پدری را توجیه می­ کند، ولیّ قهری در تزویج دختر و پسر صغیر و اعطای اجازه به دختر باکره برای نکاح ولایت دارد. مواد 1041 و 1043 قانون مدنی نیز ولایت ولیّ را با قیودی تأیید کرده و ازدواج دختر زیر سیزده سال و پسر زیر پانزده سال منوط به اذن ولیّ و تشخیص مصلحت توسط دادگاه شده و نکاح دختر باکره نیز با اجازه ولیّ قهری نافذ است. اما آیا این اختیار ولیّ، قائم به شخص است یا این که واگذاری آن از راه وصایت و وکالت و یا هر قرارداد بدون نام امکان پذیر است؟ این مقاله با بررسی ماهیّت اذن و مبانی ولایت و موضوع وکالت در صدد اثبات آن است که ولایت در نکاح، فی نفسه قابل واگذاری به دیگری نیست و توکیل اذن ولیّ در عقد نکاح هرچند ذاتاً مانعی ندارد، اما به دلایل مصلحتی ولیّ نمی تواند اجازه­ تزویج صغیر یا اذن در نکاح دختر باکره اش را از طریق وکالت، به غیر واگذار کند. البته در مورد نکاح صغیر یا دختر باکره با شخص معیّنی که مورد رضایت ولیّ قرار گرفته است، اعطای وکالت ساده در اعلام اذن به وکیل مجاز است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Ability to deputizing for father's permission in the marriage contract

نویسندگان [English]

  • Mohammad Abedi 1
  • S. Somayeh Mortazavi 2

1 Ferdowsi University

2 Ferdowsi University

چکیده [English]

In Islamic jurisprudence, with the aim of protecting the oppressors, or bringing together an experience with love, or because of the existence of historical traditions that justifies the authority of the father and grandfather, The father has the authority to marry a girl and a minor boy, and to allow the virgin daughter to marry. Articles 1041 and 1043 of the Civil Code also confirm with terms the authority of the father and the marriage of a girl under thirteen years and a boy under fifteen years subject to the permission of the father and discretion by court and the marriage of the virgin girl is also valid with the permission of the father. But is this discretion available only to the father, or is it possible to transfer it through the wills and attorney? This article, by examining the nature of the permission and reasons for the choice of the father and the issue of representation, seeks to prove that the province in marriage is not in itself to be divested to another; But representation for the father's permission in the marriage contract is not inherently an obstacle. However, unlike the customary procedure in the notary publics office, for reasons of expediency, the father can not allow the minor's marriage or the marriage of the virgin daughter to the delegate. Of course, in the case of a minor marriage or a virgin daughter with a certain person consenting to her father, It is permissible to give simple representation to an attorney to announce the permit.

کلیدواژه‌ها [English]

  • marriage
  • representation
  • child marriage
  • virgin girl marriage
  • province in marriage
  • representation in giving permission
- ابوعطا، محمّد (1388ش)، موضوع وکالت در حقوق ایران و فرانسه، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، ۳، 7-28.
- احمد نگری، عبد النبی بن عبد الرسول (۱۳۹۵ق)، جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون، ج۱، چ۲، بیروت: موسسه الأعلمی للمطبوعات.
- الجوهری الفارابی، اسماعیل بن حماد (۱۴۰۷ق)، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، ج۵، چ۴، بیروت: دار العلم للملایین.
- امامی، سیّد حسن (1372ش)، حقوق مدنی، ج۲، چ۱۲، تهران: اسلامیّه.
- جبعی عاملی(شهید ثانی)، زین الدین بن علی (1425ق)، مسالک الأفهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج7، چ3، قم: مؤسسه المعارف الإسلامیه.
- جعفری لنگرودی، محمّدجعفر (1388ش)، ترمینولوژی حقوق، چ۲۲، تهران: کتابخانه گنج دانش.
- حرّ عاملی، محمَد بن حسن (1367ش)، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، تهران: المکتبه الإسلامیه.
- حسینی سیستانی، علی (1416ق)، منهاج الصالحین، ج۲، تبریز: ستاره.
- حسینی مراغی، سیّد میر عبدالفتاح (1417ق)، العناوین الفقهیّه، قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
- حلّی(علّامه)، حسن بن یوسف (1414ق)، تذکره الفقهاء، ج۲، قم: مؤسسه آل البیت(ع).
- حلّی(محقّق)، جعفر بن حسن (1409ق)، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج2، تهران: استقلال.
- خمینی(امام)، سیّد روح الله (1409ق)، تحریر الوسیله، ج۲، قم: مؤسسه مطبوعات دارالعلم.
- خوانساری، سیّد احمد (1405ق)، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، چ2، قم: مؤسسه اسماعیلیان.
- شعرانی، ابوالحسن (بی تا)، ترجمه و شرح تبصر‌‌ه المتعلّمین، بی جا: نرم افزار جامع فقه اهل البیت.
- صفایی، سیّد حسین (1379ش)، مختصر حقوق خانواده، چ3، تهران: دادگستر.
- طباطبائی(صاحب ریاض)، سیّد علی (1419ق)، ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل، ج۹، قم: مؤسسه النشر الإسلامی.
- طوسی(شیخ الطائفه)، محمد بن حسن (1365ش)، تهذیب الأحکام، ج۷، چ4، تهران:  دار الکتب الإسلامیه.
- همو (1387ق)، المبسوط، ج۲، چ3، تهران: المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه.
- همو (1417ق)، کتاب الخلاف، ج۳، قم: مؤسسه النشر الإسلامی.
- عابدی، محمّد (1393ش)، ماهیّت و ضمانت اجرای اذن ولیّ در نکاح کودکان، دو فصلنامه علمی ترویجی فقه و حقوق خانواده، ۶۰، 5-26.
- عاملی(شهید اول)، محمد بن مکّی (1410ق)، اللّمعه الدمشقیّه، بیروت: دار التراث - دار الإسلامیه.
- فصیحی زاده، علیرضا (1380ش)، اذن وآثار حقوقی آن، قم: بوستان کتاب.
- کاتوزیان، ناصر (1375ش)، دوره مقدماتی حقوق مدنی (خانواده)، تهران: یلدا.
- همو (1376ش)، حقوق مدنی (عقود اذنی- وثیقه های دین)، چ2،تهران: شرکت سهامی انتشار.
- همو (1377ش)، حقوق مدنی: ایقاع، نظریه عمومی- ایقاع معیّن، تهران: دادگر.
- همو (1393ش)، حقوق مدنی (خانواده)، چ3، تهران: شرکت سهامی انتشار.
- کاشانی، سیّد محمود (1388ش)، حقوق مدنی، قرارداد های ویژه، تهران: میزان.
-کلینی، محمد بن یعقوب (1375ش)، الفروع من الکافی، چ4، تهران: دار الکتب الإسلامیه.
- محقّق اصفهانی، محمّدحسین (1383ش)، حاشیه المکاسب، ج۱، تهران: پایه دانش.
- محقّق کرکی، علی بن حسین (1415ق)، جامع المقاصد فی شرح القواعد، چ2، قم: مؤسسه آل البیت(ع).
- نجفی(صاحب جواهر)، محمّدحسن (1404ق)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج۲۷، چ۷، بیروت: دار احیاء التراث العربی.