ردّ پای زبان‌شناسی حقوقی در متون فقهی

نویسندگان

چکیده

زبان‌شناسی حقوقی به عنوان یکی از رویکردهای جدید بین‌رشته‌ای، در سال های آخر قرن بیستم مطرح شد. یکی از حوزه‌های فعالیت این شاخه علمی، تجزیه و تحلیل و تفسیر متون حقوقی است. مقاله حاضر در پی آن است تا نشان دهد که برخی از فقها، آگاهانه یا ناآگاهانه به جنبه‌هایی از زبان‌شناسی حقوقی واقف بوده‌اند و آن را در تفسیر پاره‌ای از جملات و احکام به کار بسته‌اند. مثال های ارائه شده، نمونه‌هایی در جهت تأیید این ادعاست. این نمونه‌ها و بسیاری دیگر از نمونه‌های موجود در کتب فقهی نشان می‌دهد که فقیهان قابلیت تفاسیر چندگانه را در برخی جملات و احکام فقهی دریافته و متوجه ثمرات و تبعات آن شده بودند. از اینروست که در کلام فقیهان جملاتی ذکر می‌شود که در نگاه نخست، دالّ بر مفهومی بوده و حکمی در پی دارد، اما فقها با دقت بیشتر در ساختار آن جمله، بر این که چنین ساختاری بتواند چنان حکمی در پی داشته باشد، تردید کرده‌اند. بررسی تفاسیر مختلف فقها در نمونه‌های پیش‌رو، با رویکردی زبان‌شناختی، حاکی از آن است که برخی فقیهان از اصول کاربرد‌شناسی زبان همانند استنباط، افعال کنشی، کنش های گفتاری، دانش پس‌زمینه‌ای عمومی و فرهنگی و اصل تعبیر محدود، در توجیه تفسیر و برداشت صحیح خود مدد جسته‌اند. همچنین اشاره ضمنی و غیر مستقیم به مفاهیم جدید و تخصصی زبان‌شناسی- البته نه با عناوین امروزی- همانند ابهام واژگانی، ابهام ساختاری، عبارت ارجاعی و تعیین مصداق آن، مشهود است. وجود چنین شواهدی در متون فقه اسلامی، تأیید این فرضیه را قوت می‌بخشد که ردّپایی از زبان‌شناسی حقوقی، در فقه اسلامی و تفاسیر فقها وجود دارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Traces of Forensic Linguistics in the Juristic Texts

چکیده [English]

Forensic linguistics as a new interdisciplinary approach was introduced in the late twentieth century. One of the aspects of this branch of science is the analysis and interpretation of legal texts. This paper seeks to show that some jurists, consciously or not were aware of some aspects of forensic linguistics and applied it in interpretation of a number of phrases and sentences. Examples presented here have been used to confirm this claim. The examples and many other examples in juristic books show that Islamic jurists recognized capability of multiple interpretations in some juristic sentences and understood its effects and consequences. This is why a few jurists have questioned a number of orders. Using a linguistic approach, the study of jurists' different interpretations in the samples suggests that the jurists have used pragmatic techniques such as inference, action verbs, speech acts, cultural background knowledge and the local interpretation principle, in their interpretation and explanation. The implicit and indirect references to new and specialized concepts and terms – not like the terms in modern Linguistics- such as lexical ambiguity, structural ambiguity, referring expression and determining its reference is obvious. Existence of such evidences in the texts of Islamic jurisprudence confirms the hypothesis that there is a trace of Forensic linguistics in Islamic jurisprudence and Islamic jurists' interpretations.

کلیدواژه‌ها [English]

  • jurisprudence
  • the interpretation of juristic texts
  • forensic linguistics
  • linguistics