مفهوم و ماهیت اطمینان در علم اصول

نویسندگان

چکیده

چکیده
در نظام حقوقی اسلام، تلاش مجتهد بر آن است که مراد شارع را از منابع مقبول و از طریق مطلوب و دارای حجیت بدست آورد. از نگاه اصولیان، حالت‌های وصول به واقع از سه فرض یقین (قطع)، ظنّ و شکّ خارج نیست؛ ظن جز در موارد خاص حجت نیست؛ شک نیز مردود است. ادله و منابع حکم و تکلیف، افاده کننده یقین منطقی نیست؛ لذا بدیهی است یقین در فقه و حقوق، یقین فلسفی نباشد. ظاهراً در عمل، علما به یک حالت دیگری روی می‌آورند که گاه آن را مشابه یقین می‌یابند و گاه آن را در وادی ظن می‌بینند. در این مقاله ضمن تبیین ماهیت اطمینان از لابه‌لای انظار اصولیان به نسبت آن با یقین و ظن توجه کرده و به این نتیجه دست یازیده شده که اطمینان، وصف مندرج در علم‌عادی است؛ چنان که وصف مندرج در علم یقینی منطقی نیز هست. در فقه آن چه ملاک است، حصول اطمینان است و اطمینانی که در فقه محقق است، اطمینان موجود در علم‌ عادی است. علم‌عادی، ظن نیست؛ چون ظن، برخلاف علم‌عادی جزمیت ندارد و سکونت نفسانی نمی آفریند؛ یقین منطقی هم نیست، چون در علم یقینی ‌منطقی، مطابقت با واقع شرط است. علم عادی، در منظر عرف عقلا و شریعت همان قطع اصولی است که در معرفت شناسی می توان آن را همان یقین موضوعی دانست. یقین موضوعی، عبارت است از یقین موجّه و مدلّل حاصل قرائن موضوعی و خارجی. این قرائن مستقلاً ایجاد ظن می‌کنند، ولی در یک روند استقرایی افاده یقین ‌موضوعی نه یقین‌ منطقی می نمایند. اطمینان یا به عبارت صحیح‌تر، علم-عادی اطمینانی به عنوان یگانه معیار دستیابی به حکم و تشخیص موضوع، مورد استفاده در ابواب مختلف فقهی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Concept and Essence of Confidence (etminan) in the Principles of Jurisprudence (usul -e- figh)

نویسندگان [English]

  • A. Amini
  • M. Dadashi niaki
چکیده [English]

In Islamic legal system, high ranking clergyman (mujtahid) attempts to deduce the legislator intention from accepted resources and to have reasoning through demanded method. According to students of principles (usul), accessing to the fact has three states: certainty, suspicion, and doubt. Suspicion is not proof except in the particular instances, and doubt is rejected too. Arguments and sources of verdict and duty don’t result in logical certainty. Thus, it is evident that certainty in the jurisprudence and law is not philosophical certainty. Scholars turn practically to other state which is sometimes similar to certainty and sometimes it is similar to the suspicion. In this paper, along with the explanation of nature of confidence in the views of students of principles (usuliun) and their notice to the certainty and suspicion, it is concluded that confidence is description contained in the common knowledge , as well as is description in the logical certain knowledge. In jurisprudence, obtaining the confidence is a criterion and the confidence that has been verified in jurisprudence contained in the common knowledge. Common knowledge is not suspicion because unlike the common knowledge, it doesn’t have dogmatism and doesn’t create carnal immobility. It isn’t logical certainty, too because the logical certain knowledge is conditioned to the accordance to the fact. Common knowledge viewpoint of the wise and religious law is the same usuli certainty that in the epistemology is considered thematic certainty. Thematic certainty is reasonable and justified certainty that is resulted from thematic and external contexts. These contexts independently make suspicion but in the inductive process, they convey a thematic certainty, and not logical certainty. Confidence, or say the exact expression, common knowledge based upon the confidence as the sole criterion of obtaining the verdict and distinguishing of subject, is used in the different section of jurisprudence.

کلیدواژه‌ها [English]

  • confidence
  • certainty
  • suspicion
  • common knowledge