حامد رستمی نجف آبادی
چکیده
«مصلحت»، عنصر اساسی فلسفه قوانین و احکام و مورد اتّفاق مذاهب اسلامی است که در دو عرصه کلّی فقه و حقوق از یک سو، و تکتک گزارههای فقهی و مواد قانون وضعی از سوی دیگر، به صورت جدّی مطرح است و نقشآفرینی عنصر مصلحت در تصمیمگیریهای نهایی فقه پژوهان و مجریان آن، امری ناگزیر به شمار میرود. هرچند که نقش استقلالی ...
بیشتر
«مصلحت»، عنصر اساسی فلسفه قوانین و احکام و مورد اتّفاق مذاهب اسلامی است که در دو عرصه کلّی فقه و حقوق از یک سو، و تکتک گزارههای فقهی و مواد قانون وضعی از سوی دیگر، به صورت جدّی مطرح است و نقشآفرینی عنصر مصلحت در تصمیمگیریهای نهایی فقه پژوهان و مجریان آن، امری ناگزیر به شمار میرود. هرچند که نقش استقلالی مصلحت به عنوان منبع، مورد اتفاق نیست ولی نقش ابزاری آن، گذشته از این که مورد وفاق است در مجازاتهای اسلامی غیر قابل انکار می باشد. آن چه این نوشتار درصدد تبیین آن میباشد این است که امروزه در تقنین و اجرای مجازاتهای اسلامی باید به عنصر مصلحت و فلسفه مجازات نیز توجّهکرده و در صورت صلاحدید، حاکم شرع میتواند با استفاده از احکام ثانویّه و عنصر مصلحت برای برخی مجازاتها جایگزین تعیین کند، یا برخی را به اجرا نگذارد. لذا به نظر، مصلحت هم در مرحله تقنین و هم در مرحله تفسیر قوانین و تطبیق آن بر مصادیق و هم اجرای مجازاتهای اسلامی تأثیرگذار بوده و حتّی کیفیّت و نحوه اجرای حدود را میتواند تغییر دهد؛ چه آن که اگر قانونی تصویب شود و به هر دلیلی به اجرا در نیاید، خاصیّت اعلامی خود را نیز از دست خواهد داد. این موضوع در خصوص مجازات رجم، قطع ید، صلب و قطع دست و پا به خلاف، برای جرائمی همچون زنای محصنه، سرقت و محاربه نیز صادق است.